جدول جو
جدول جو

معنی صالح بغدادی - جستجوی لغت در جدول جو

صالح بغدادی
(لِ حِ بَ)
او راست: مختصر کفایهالمرید فی علم التجوید که به سال 1311 هجری قمری به دمشق به طبع رسیده است. (معجم المطبوعات ص 1184)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(لِ دِ بَ)
شیخ خالد بغدادی نقشبندی عثمانی. او راست: 1- الرساله الخالدیه فی الرابطه النقشبندیه که در مطبعۀ قازان به سال 1890 میلادی طبعشد و دارای 29 صفحه است و ایضاً در سال 1892 میلادی چاپ شد و دارای 36 صفحه است. 2- الرساله الخالدیه فی آداب الطریقه النقشبندیه. در این کتاب اسم مؤلف ذکر نشده است و فقط جملۀ: بنظر خادم العلم قامجان بن البارودی مثبت است. (از معجم المطبوعات ج 2 ستون 813)
لغت نامه دهخدا
(لِ)
ابن یزید بغدادی خراسانی، مکنی به ابوالهیثم. از شاعران و کاتبان بغدادی است. اصل او از خراسان است و یکی از لشکرنویسان ایام معتصم عباسی می باشد. در آخر عمر او را مرض سودا غلبه کرد و در 270 هجری قمری درگذشت. شعر او رقیق و مطبوع است و در آن مدح و هجوی نیست و بیشتر به غزل پرداخته. بنابر قول صاحب فوات الوفیات ج 1 ص 149 او را دیوان شعری بوده است. (از اعلام زرکلی ج 1 ص 287). رجوع به ابوالهیثم خالد شود
لغت نامه دهخدا
(بَ دی ی)
اسماعیل بن قاسم بن عیذون بن هارون بن عیسی بن محمد بن سلیمان لغوی مکنی به ابوعلی. رجوع به ابوعلی قالی و قالی (اسماعیل بن قاسم) و جامعالتصانیف الحدیثه جزء نخست رقم 306 و در معجم المطبوعات ج 2 ستون 1489 و 1490 شود
لغت نامه دهخدا
(عِ)
ابن یحیی بن هبه الله بن توما البغدادی النصرانی الطبیب، المکنی بابی الکرم. قفطی گوید: وی معالجتی نیکو و اصابتی بکمال و دستی مبارک و توفیقی بسیار داشت و ازجوانمردی و امانت برخوردار بود. در ایام خلافت الناصر لدین الله تقدم یافت تا به منزلت وزراء رسید و خلیفه در حفظ اموال خواص (؟) خویش به وی وثوقی داشت و آن اموال نزد او به ودیعت مینهاد. وی نیکووساطت بود و به دست او حاجتها روا می شد و ظلمها دفع می گردید. خلیفه ناصر را در پایان ایام خود ضعفی در دیدگان پدید آمدو بیشتر اوقات سهوی بدو عارض میشد و چون از خواندن و نوشتن نامه ها عاجز ماند زنی از زنان بغداد را که به ستی ّ نسیم معروف به ود و خطی همانند او می نوشت بیاورد تا رقعه ها و جوابها نویسد و خادمی را که تاج الدین رشیق نام داشت انباز او کرد و چنان شد که آن زن و غلام آنچه میخواستند مینوشتند، گاهی درست و زمانی خطا، تا آنگاه که وزیر قمی (مؤید) نامه ای نوشت و بفرستادو جواب رسید و در آن اختلالی آشکار بود. وزیر عجیب شمرد و متوقف ماند، سپس ماجرا با حکیم صاعدبن توما درمیان نهاد و حقیقت حال بپرسید و او داستان ضعف بصر و سهو خلیفه را بدو بازگفت و او را از کار غلام و زن مطلع ساخت و وزیر از انجام بیشتر دستورها که بدو صادر میشد خودداری کرد. زن و غلام این بدانستند و چون بخاطر سود دنیا بدین کار دست زده بودند و حکیم را سبب کشف حقیقت حال دیدند بترسیدند و رشیق دو جندی را که به ’ولدی قمرالدوله’ معروف و از جنود واسط بودند مأمور قتل حکیم کرد و یکی از این دو جندی در خدمت بود و دیگری در قشون ذخیره و این دو فرصت همی بردند تا شبی حکیم به خانه وزیر رفت و از آنجا به دارالخلافه شد. جندیان در پی او رفتند و چون به باب درب غله که مکانی تاریک بود رسید کارد بر وی زدند و حکیم بگریخت تا به درب خربۀ هرّاس رسید و آن دو در پی او بودند. حکیم فریاد کرد که اینان را بگیرید. جندیان بازگشته او را بکشتند و مشعل داری که پیش روی او میرفت مجروح شد و جسد حکیم را به خانه بردند و در همان شب (شب پنجشنبۀ 12 جمادی الاولی سال 620 هجری قمری) به خاک سپردند و کس فرستادند تا خانه او را که ودایع خدم و حشم خاص در آن بود حفظ کند و قاتلان را به دست آورده و شکم آنان را در همان موضع که حکیم به قتل رسیده بود، پاره کردند. (تاریخ الحکماء قفطی صص 212- 214). صاحب عیون الانباء از شمس الدین محمد بن حسن بن محمد بن کریم بغدادی آرد که وی طبیب نجم الدوله ابوالیمن نجاح الشرابی بود و در خدمت او به کتابت و وزارت ارتقاء یافت و در سبب قتل او نویسد که وی جماعتی از سپاهیان را که معیشت آنان به دست او بود بخواند و سخنانی ناخوش گفت و دو تن از آنان در کمین او شدند و شبانگاه او رابا کارد بکشتند و خلیفه بفرمود تا آنچه مال در خانه اوست به خزانه برند و قماش و ملک را به فرزندان اوواگذارند و گوید مردی بغدادی مرا خبر داد که از خزانۀ او معادل هشتصد هزار دینار زر خالص و سیزده هزاردینار به خزانه بردند و اثاث و املاک را که قریب هزار هزار دینار بود به فرزندان وی واگذاشتند. (عیون الانباء ج 1 ص 302). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود
لغت نامه دهخدا